نحسی گربه در تاریخ: از پرستش در مصر باستان تا دستور پاپ به نبوسیدن آنها!
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۵۸۹۰۵
گربهها در سراسر تاریخ از داستانهای عامیانه تا مصر باستان، که مردمانش عاشق گربه و حتی ستایشگر آن بودند، وجود داشتهاند.
به گزارش راهنماتو، گربهها در روم باستان، مصر و خاورمیانه نیز عزیز داشته میشدند. اما در قرون وسطا در اروپا گربهها ـ به خصوص گربههای سیاه ـ اصلا مورد علاقه نبودند.
در سال ۱۲۳۳، پاپ گریگوری نهم فرمانی را با عنوان «صدای راما» علیه یک فرقه شیطانی که به او اطلاع داده بودند در بخشهای از آلمان در حال تکثیر است، صادر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ریشه خرافات مربوط به گربه سیاه را میتوان در بسیاری از باورهای مذهبی، تاریخی و فرهنگی جستجو کرد. پاپ گریگوری در توصیفات رنگارنگ (و نفرتانگیز) به این رفتارهای کفرآمیز اشاره کرده بود و مدعی شده بود که شیطانپرستان با اربابشان که مخلوقی نیمهانسان و نیمهگربهسیاه است، معاشرت میکنند.
ایرینا متزلر، در مقالهای با عنوان «گربههای بدعتگذار: نمادگرایی حیوانات در گفتمان مذهبی» که در دوران قرون وسطا نوشته شده است، میگوید: «این فرقه در میان همه فعالیتهای عجیبوغریبشان، باسن گربه سیاه را هم میبوسیدند.»
پاپ از حیوانات دیگر نیز بیزار بود. او قورباغهها و وزغها را هم دوست نداشت، اما هرگز به آنها به عنوان نمادهای شیطانپرستی هالوینی گیر نداد. این ایده که گربهها، به خصوص گربههای سیاه، دارای نیروهای شیطانی هستند هنوز با قدرت پابرجاست.
برخی از اندیشمندان ارتباط بین گربههای سیاه و افزایش قربانیان طاعون را رد کردند، اما این کار کمکی به شهرت گربههای سیاه نکرد.
خرافهگرایی گربه سیاه و جادوگرانتا قرن پانزدهم در اروپا، جادوگران به فهرست افرادی که از طریق گربهها با شیاطین ارتباط برقرار میکنند، افزوده شدند. در سال ۱۴۸۶، پاپ اینوسنت هفتم اعلام کرد که «گربه حیوان مورد علاقه شیطان و بت همه جادوگران است.»
چرا گربههای سیاه شهرت شیطانی دارند؟گربههای سیاه به این دلیل شهرت شیطانی دارند که داستانها درباره جادوگران و گربهها در مراسم شیطانی و همینطور جادوگرانی که شبها تبدیل به گربه میشدند، رواج بسیاری داشت.
این داستانها معمولا دارای شخصیت یک گربه با زخمی روی بدن بود که فردایش مردم را به جادوگری با زخم مشابه روی بدن ظنین میکرد. داستانهایی از این دست آنقدر زیاد بودند که میتوان از آنها به عنوان یک ژانر مستقل نام برد.
همه این موارد به ارتباط تاریخی میان گربه و شیطان منجر شده است و برای همین است که در نزدیکی هالووین نماد سایه یک گربه سیاه با کمری خمیده بخش رایجی از تزیینات است.
گربه سیاه نماد چیست؟گربه سیاه نماد پیچیدهای است. در فرهنگهای مختلف در سراسر تاریخ، گربههای سیاه با فال خوب و بد مرتبط دانسته شدهاند. دراینجا عقاید متضاد درباره گربه سیاه را مرور میکنیم:
نمادگرایی مثبت گربه سیاهگربهها به طور کلی در مصر باستان و گربههای سیاه به طور خاص بسیار مورد ستایش بودند و مقدس شمرده میشدند. این باور رایج بود که گربه سیاه منبع خوششانسی و محافظت است.
برخی در انگلستان حضور گربه سیاه روی عرشه کشتی را خوشیمن تلقی میکردند. اگر گربه سیاه به داخل کشتی وارد میشد و در آن باقی میماند، آن را نشانه خوبی تلقی میکردند.
امروزه در ژاپن، گربههای سیاه آورندگان خوشبختی، ازدواجهای سعادتمند، سال پرمحصول و حتی آورندگان موفقیت در تولیدات تئاتری دانسته میشوند.
نمادگرایی منفی گربه سیاهدر فرهنگهای متعدد غربی، شامل فرهنگهای دوران قرون وسطا در اروپا، گربههای سیاه با جادوگری مرتبط دانسته میشدند و یادآور جادوگران بودند. آنها اغلب به عنوان نشانههای بدشانسی و شیطان نگریسته میشدند.
در قرن شانزدهم در ایتالیا این باور وجود داشت که اگر گربه سیاه روی تخت کسی دراز بکشد، آن شخص به زودی میمیرد. ترس از گره سیاه در طول قرون وسطا، به خصوص در طی شیوع طاعون خیارکی، بسیار شایع بود. برخی باور داشتند که گربه سیاه باعث انتشار بیماری است و اغلب آن را با جادوگری و شیاطین مرتبط میدانستند.
چرا فکر میکنیم گربههای نیروهای ماورایی دارند؟اما چرا گربهها و نه قورباغهها تخیل بشر را تا این اندازه به کار گرفتند؟ متزلر میگوید که علتش آن است که گربهها به طور کامل اهلی نشدهاند. او میگوید اینکه گربهها یک پایشان در جهان ماست (در کنار شومینه آرام دراز میکشند و جوندگان را دنبال میکنند) و یک پایشان جای دیگری است (کسی میداند که گربهها در طول روز کجا غیبشان میزند؟)، باعث خلق وضعیتی شده که او آن را «تنش مفهومی» مینامد.
اهمیت گفتمانی گربههاگربهها از این حیث که موشها را میگیرند مفیدند. اما همین رفتار است که آنها را لااقل نیمه-وحشی نگه داشته است. متزلر این وضعیت را با بدعتگذاران مقایسه میکند که آنها نیز کاملا رام نشدهاند و علتش آن است که هر آنچه ارتدوکس دانسته میشود را به چالش میکشند و باورهای مذهبی را آنطور که میخواهند تفسیر میکنند. آنها بر آزادی تأکید میکنند و قوانین محدودکننده را نمیپذیرند. شبیه رفتار گربههاست، نه؟
او میگوید: «گربهها به مثابه نماد، در عالیترین درجه حیوانات بدعتگذار هستند.»
گربههای سیاه: خوشیمن یا بدیمن؟حتی در اروپا هم همه فرهنگها معتقد به بدیمن بودن گربههای سیاه نبودند. اما در دنیای مدرن هم گربههای سیاه کمتر به سرپرستی گرفته میشوند و در مقایسه با گربههای رنگهای دیگر بیشتر امکان دارد که مرگ از روی ترحم را تجربه کنند.
اما شما با گربههای سیاه، و همه حیوانات، مهربان باشید. هرچند لازم نیست که آنها را ببوسید!
منبع: فرارو
کلیدواژه: گربه طلسم قیمت طلا و ارز قیمت موبایل گربه های سیاه گربه ها گربه ها داستان ها قرون وسطا گربه سیاه فرهنگ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۵۸۹۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازگشایی از نمادهای ۲۷۰۰ ساله ایران باستان
دکتر مارتین ورتینگتون، آشورشناس سرشناس، موفق شده تا یکی از قدیمیترین معماهای باستانشناسی را حل کند. او توانسته تا نمادهای باستانی روی معبد ۲۷۰۰ سالهای را رمزگشایی کند که حدود یک قرن، کارشناسان را گیج کرده بود.
به گزارش خبرآنلاین، این نمادهای باستانی و اسرارآمیز روی چندین معبد در مکانهای مختلفی از شهر باستانی دور- شاروکین که در خُرسآباد کنونی عراق واقعشدهاند، به چشم میخورد. این شهر در آن زمان و بین سالهای ۷۲۱ تا ۷۰۴ قبل از میلاد مسیح تحت حکومت «سارگون دوم» پادشاه آشور اداره میشد.
تعبیر پنج نماد شهر باستانیتوالی پنج نماد (شیر، عقاب، گاو نر، درخت انجیر و گاوآهن) اولین بار از طریق نقاشیهای منتشرشده توسط حفارهای فرانسوی در اواخر قرن نوزدهم، به دنیای مدرن معرفی شد و از آن زمان تا امروز، ایدههای مختلفی در مورد معنی این نمادها به گوش میرسد.
خیلی از افراد، این نمادها را با هیروگلیفهای مصری مقایسه و آن را بازتابی از قدرت امپراتوری تفسیر میکردند؛ برخی نیز معتقد بودند که این نمادها، نشاندهنده نام پادشاه است.
حالا دکتر مارتین ورتینگتون از دانشکده زبانها، ادبیات و مطالعات فرهنگی ترینیتی با انتشار مقالهای به رمزگشایی این نمادها پرداخته است. استدلال او این است که کلمات آشوری برای پنج نماد (شیر، عقاب، گاو نر، درخت انجیر و گاوآهن) به ترتیب از راست به چپ، به نحوی هستند که شکل آشوری نام "سارگون" (šargīnu) را بیان میکنند.
در برخی از اماکن یافتشده در همان سایت باستانشناسی، تنها از سه نماد (شیر، درخت، گاوآهن) استفادهشده که طبق استدلال دکتر ورتینگتون، دوباره نام "سارگون" را با پیروی از همان اصول یادآور میشود.
دکتر ورتینگتون در این رابطه گفته: «مطالعه زبانها و فرهنگهای باستانی، پازلهایی را با شکلها و اندازههای مختلف در ذهن ایجاد میکند؛ اما در میانرودان باستان کمتر پیش میآید که با نمادهای اسرارآمیزی روی دیوار معبد روبهرو شوید.»
نمادهای یادآور صور فلکیبه گفته دکتر ورتینگتون، هر یک از پنج نماد را میتوان بهعنوان یک صورت فلکی نیز در نظر گرفت. بدین ترتیب که شیر نشانه صورت فلکی شیر (اسد) و عقاب یادآور صورت فلکی عقاب است.
از آنجاییکه منشأ صورتهای فلکی عمدتاً در خود بینالنهرین بوده، شباهتهای زیادی در این رابطه مشاهده میشود. درخت انجیر نشانی از صورت فلکی «فَک» است که امروزه وجود ندارد.
طبق گفته دکتر ورتینگتون: «هدف از استفاده از این پنج نماد، ثبت کردن نام سارگون در آسمانها برای همیشه بود؛ نوعی راهکار هوشمندانه برای جاودان کردن نام پادشاه که البته ایده جاودان کردن نام افراد، تنها منحصر به آشور باستان نیست.»
قومهای بابل، آشور و سومر و چند قوم دیگر در بینالنهرین باستان (عراق امروزی) و مناطق مجاور آن زندگی میکردند و امروزه با بهرهگیری از نوشتههای خط میخی که در آن مناطق بهوفور یافت میشود، تحقیقات ارزشمندی در حال جریان است.
الفبا و نوشتن، حدود ۳۴۰۰ سال قبل از میلاد در این منطقه اختراع شده و بدین ترتیب اگرچه دانشمندان دوره سارگون از این موضوع آگاه نبودند، اما تلاش میکردند تا با بهرهگیری از نمادهای نوشتاری جدید به نحو متفاوتی تاریخ بینالنهرین را تا ابد جاودانه سازند.
دکتر ورتینگتون دراینباره ادامه داد: «من نمیتوانم نظریهام را اثبات کنم، اما این نظریه هم برای دنباله پنج نمادی و هم برای دنباله سه نمادی صحیح از آب درمیآید. بهعلاوه، اینکه این نمادها میتوانند بهعنوان صورت فلکی فرهنگی مناسب مدنظر قرار بگیرند برایم بسیار جالب است. ازنظر من احتمال اینکه همهچیز اتفاقی و شانسی باشد، بسیار بعید است.»
تخصص دکتر ورتینگتون در زبانها و تمدنهای بینالنهرین باستان، ازجمله تمدن بابلیها، آشوریها و سومریهاست. این منطقه شامل عراق کنونی و بخشهایی از ایران، ترکیه و سوریه است و اغلب بهعنوان "مهد تمدن" شناخته میشود، جایی که شهرها و امپراتوریها متولد شده و داستان آن بخش بزرگی از تاریخ بشر است.
بینالنهرینیها عادت به شمردن در دستههای شصتتایی داشتند و به همین دلیل است که امروز، هر ساعت معادل ۶۰ دقیقه و هر دقیقه معادل ۶۰ ثانیه است. دکتر ورتینگتون در بخش پایانی صحبتهایش گفت: «حل معماها، یا دستکم تلاش برای حل آنها، سرگرمکننده است؛ اما مطالعات درباره بینالنهرین، درواقع تلاشی برای درک پیچیدگی جوامع انسانی و دستاوردهای فرهنگی است.»